چشم انداز خاطراتی که آبی بود

باشگاه دوچرخه سواران در چهارم مهر 1323 در خیابان فردوسی تهران پایه ریزی شد . بنیانگذاران این باشگاه این باشگاه چند جوان نظامی و دانشجوی دوچرخه سوار ، به نامهای میرزایی ، نواب ، خشایی و جهانپور بودند . این باشگاه در ابتدا فقط به ورزش دو چرخه سواری اختصاص داشت ، اما با گذشت زمان سایر رشته های ورزشی از جمله فوتبال در این باشگاه شروع به فعالیت کرد . دوچرخه سواران از بازیکنان معروفی چون : علی دانایی فرد ، کارلوس ، صمدیان و . . . تشکیل شد و این تیم از همان ابتدا پیراهن آبی را برای خود برگزید ، و تیم به تدریج قدرت خود را به نمایش گذاشت و رقیبان اصلی آن ، دارایی ، سرباز و شاهین بودند .

دوچرخه سواران در سال 1328 به نام (( تاج )) تغییر نام داد که موسس آن پرویز خسروانی و مدیر باشگاه ، سروران ، پرویز شیخان و اولین مربی خارجی تیم نیز رایکوف از یوگوسلاوی بود . باشگاه تاج در پارک امین الدوله تهران واقع شده بود . پس از پیروزی انقلاب نام تاج به استقلال تغییر کرد .

اولین سفر خارجی تیم تاج در سال 1329 به کشور افغانستان بود که این تیم توانست در یک بازی دوستانه تیم ملی افغانستان را 2-3 شکست دهد

گام سنجیده استقلال

باشگاه استقلال در سال های پیش از سال 1357 به عنوان یکی از تیم های ورزشی زیر مجموعه سازمان ورزشی تاج که یک نهاد وابسته به دربار سلطنتی ایران بود، اداره می شد.پس از انقلاب به دلیل استفاده این باشگاه از ردیف بودجه کشور در دوره حکومت پهلوی، شورای انقلاب باشگاه تاج را به استقلال تغییر نام داد و کلیه دارایی های این باشگاه را به سازمان تربیت بدنی واگذار کرد.بنابراین ورود به بورس برای باشگاه استقلال به دلیل ماهیت کاملا دولتی و تشکیلات بدون مدعی آن آسان تر از پرسپولیس به نظر می رسد. منتها موسسه فرهنگی - ورزشی استقلال نیز برای واگذاری به صاحبان اصلی خود که مدیر عامل استقلال آنها را جز مردم فرد دیگری اعلام نمی کند، باید به شرکت سهامی عام تبدیل می شد.براساس قانون، یک موسسه نمی تواند سهامدار عمومی بپذیرد. برای این منظور یا باید به شرکت تغییر ماهیت دهد یا یک شرکت سهامی عام تاسیس کند. مطابق تصمیم آخرین مجمع موسسه استقلال، راه دوم برای سهامی عام شدن این باشگاه انتخاب شد. در شکل جدید 40 درصد از سهام باشگاه به صورت 4 سهام 10 درصدی به چهار شرکت فعال اقتصادی واگذار می شود که «توسط پیشکسوتان استقلال تاسیس شده است» ، 9 درصد آن به هواداران خواهد رسید و 51 درصد سهام در اختیار موسسه خواهد ماند که تحت نظارت دولت(سازمان تربیت بدنی) است. در هیئت مدیره جدید، از ترکیب فعلی 2 نفر با حکم رییس مجمع (محسن مهرعلیزاده) حضور خواهند داشت و از میان 4 فرد حقیقی دو نفر به عنوان نماینده در هیئت مدیره خواهند بود. البته استقلال در گام بعدی و در سال آینده 20 درصد دیگر سهام خود (از 51 درصد) را واگذار خواهد کرد و در مرحله نهایی تنها حدود 20 درصد سهام باشگاه در اختیار موسسه قرار خواهد داشت.

‪منوچهر سالیا درگذشت

منوچهر سالیا درگذشت

منوچهرسالیا چهره بنام ورزش خوزستان واز پیشکسوتان ورزش آبادان در سن 67سالگی پس از بازگشت ازتمرین تیمش "جم" دربعد از ظهر شنبه 31 اردیبهشت در اثر سکته قلبی جهان را بدرود گفت.
سالیا درسال 1317 در یک خانواده زحمتکش درآبادان دیده به جهان گشود و در13 سالگی توسط زنده یاد پرویز دهداری به فوتبال روی آورد. پرویز خسروانی رئیس باشگاه تاج ایران که یکی از افسران فعال در کودتا 28 مرداد 32 آمریکایی - انگلیسی برعلیه حکومت ملی دکتر مصدق بود ودرسرسپردگی به دربار و بیگانگان حد و مرزی نمی شناخت، پس از کودتا 28 مرداد در پی جذب وزرشکاران باشکاه البرز آبادان و منحل کردن آن برآمد.
منوچهر با دیگر یاران وفادار به مردم بجای باشگاه تاج به باشگاه جم پیوست و همراه با پرویز دهداری، حمید برمکی، رضا علمداری، حمید جاسمیان، دکتر صفریان، علی پورجانکی و... از چهره های مطرح فوتبال ایران شد و دراواخر دهه سی درتشکیل باشگاه شاهین آبادان سهم بسزائی داشت. شادروان سالیا برای خوزستانیها و بالاخص مردم آبادان انسانی وارسته ، وفادار و ورزشکاری شایسته و با اخلاق و مربی دلسوز و نیک نفس بود. او از سال 1347 به مربیگری فوتبال روی آورد و چندی مربی فوتبال صنعت نفت آبادان را بعهده گرفت. سالیا پس از پایان جنگ خانمانسوز و ویرانگرایران وعراق درآبادان ماند که تا در خدمت نسل جوان قراربگیرد. چنانکه درسالهای اخیر باتشکیل مجدد تیم جم درآبادان در تربیت نسل جوان ورزشکار پیگیر و کوشا بود.
پیکر منوچهر سالیا با شرکت هزاران نفراز مردم خوزستان و آبادان، دوستان و شاگردان وی پیش از ظهر روز دوشنبه 2 خرداد 84 از ورزشگاه‌ تختى‌ تشییع‌ و در گلزار آبادان‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد. روانش شاد باد.

فریدون زندی در گفت و گوی تفصیلی با خبرگزاری ورزش ایران (ایپنا):

فریدون زندی در گفت و گوی تفصیلی با خبرگزاری ورزش ایران (ایپنا): به ایرانی بودنم افتخار می کنم

- می خواهم اولین گلم را در برابر لائوس به مردم ایران تقدیم کنم
- دوست دارم مثل ایرانی ها مغرورانه بازی کنم
- رکورد شکنی دایی را به او تبریک می گویم
- برای آمدن به ایران لحظه شماری می کنم
- هیچ وقت دوست نداشتم برای تیم ملی آلمان بازی کنم
- تیم ملی با برانکو روزهای روشن تری خواهد داشت

فوتبال ایران معدن استعداد های نابی است که نه تنها در قاره آسیا بلکه در اروپا هم روی آن حساب می کنند .
بعد از علی دایی که پرچمدار لژیونرهای کشورمان در اروپا محسوب می شود خداداد عزیزی ، کریم باقری، وحید هاشمیان، فرهاد مجیدی، مهدی پاشازاده و رحمان رضایی در قاره سبز به چهره های شناخته شده ای تبدیل شدند و حالا نوبت به فریدون زندی بازیکن ایرانی الاصل شاغل در فوتبال آلمان رسیده است.
او حالا با دعوت شدن به تیم ملی ایران فصل جدیدی را در زندگی ورزشی خود رقم می زند و منتظر نشان دادن خلاقیت و نبوغ خود به هموطنانش است.
ما هم انتظار او را می کشیم. انتظار کسی که روح وطن پرستی خود را به منصه ظهورگذاشته است و پوشیدن پیراهن مقدس تیم ایران را به تیم ملی آلمان ترجیح می دهد.
زندی پس از بازی یک شنبه شب تیمش در رقابت های بوندسلیگای 2 در برابر تیم لیگنزبورگ گفت وگوی تفصیلی با گروه فوتبال خبرگزاری ورزش ایران(ایپنا)انجام داد.
ایپنا:در ایران هنوز خیلی ها تو را نمی شناسند،اصلا فریدون زندی کیست؟
زندی: پس از عرض سلام خدمت شما و همکاران محترمتان در خبرگزاری ورزش ایران (ایپنا) و درود بر همه ایرانیان و هم وطنان عزیزم.
فریدون زندی هستم متولد سال 1979 در شهر ساحلی "امدن " در شمال آلمان از یک پدر ایرانی و یک مادر آلمانی به دنیا آمده ام . تنها یک برادر به نام کوروش دارم که از من بزرگتر است.
ایپنا: چه عاملی باعث شد که به فوتبال روی بیاوری ؟
زندی: خانواده پدری من همه ورزشکار هستند و ورزش قهرمانی در خانواده ماه به صورت یک رسم در آمده است.
پدرم قهرمان کشتی است ، عموی مرحوم من (فریدون زندی)که اسم او را بر روی من گذاشته اند عضو باشگاه تاج سابق، قهرمان بوکس کشور و عضو تیم ملی بوده است.
عموی دیگرم ( فرهاد زندی) قهرمان بین المللی کونگ فو ، پسرعمویم ( رضا زندی) 2 بار قهرمان کیک بوکسینگ اروپا شده است.
برادرم کوروش هم عضو باشگاه بسکتبال بایر لورکوزن است.
اما من چون از کودکی به توپ علاقه مند بودم با تشویق و حمایت بی دریغ پدرم به فوتبال روی آوردم و رفته رفته از تیم های محلی آلمان و سپس تیم های درجه سه به باشگاه معروف فرایبورگ روی آوردم و حالا هم که در تیم دسته دومی لوبک بازی می کنم.
ایپنا: چرا برای بازی با قطر به ایران نیامدی؟
زندی: سه شب قبل از بازی ایران، با اونترها خینگ بازی داشتیم. بعد از این مسابقه دچار سرماخوردگی شدیدی شدم و بدنم ناگهان تحلیل رفت، پزشک تیم لوبک مرا معاینه کرد. او به من توصیه کرد که به ایران نروم چون بیماری ام حاد خواهد شد.
او گفت که با این شرایط بدنی نمی توانی به تیم ملی ایران کمک کنی.از این موضوع خیلی ناراحت شدم بناچار دکتر لوبک گواهی معاینات پزشکی برایم صادر کرد و بلافاصله آن را برای فدراسیون فوتبال فکس کردم و البته به صورت تلفنی موضوع را برای آقای برانکو توضیح دادم.
ایپنا: بعضی ها در ایران می گفتند که تو دوست نداری برای تیم ملی ایران بازی کنی و نیامدنت به ایران بهانه ای بیش نبوده است؟
زندی:برای آنها خیلی متاسفم. من بارها علاقه مندی خود را برای بازی در ایران اعلام کرده ام و این موضوع را مستقیما به برانکو مطرح نموده ام.
در روزنامه معروف برلین و مجله معتبر کیکر مصاحبه کرده ام و گفته ام گرچه من در آلمان به دنیا آمده ام و مادرم هم یک آلمانی است ولی خودم را یک ایرانی می دانم و هر کسی در این جا از من سوال می کند خودم را یک ایرانی معرفی می کنم و به ایرانی بودنم افتخار می کنم.
ایپنا: پس چرا برای تیم ملی زیر 21 سال آلمان بازی کردی؟
زندی: باور کنید این مساله به صورت اجباری بود.
سرمربی تیم ملی زیر 21 سال آلمان ، مربی من در تیم فرایبورگ بود و او بالاجبار از من خواست که برای آلمان بازی کنم ولی حالا خیلی خوشحالم که مجوز بازی من برای همراهی تیم ملی ایران از سوی فیفا صادر شد.
از طرفی باید بگویم که من هیچ گاه دوست نداشته ام برای تیم ملی آلمان بازی کنم.
تماشاچیان فوتبال دوست آلمانی مدام از بازیکنان تیم ملی کشورشان ایراد می گیرند و به جای تشویق آنها را دادگاهی می کنند!
ولی بر عکس مردم ایران با غرور هستند و بازیکنان ایرانی مغرورانه بازی می کنند. این عامل مهمی است که علاقه مندی من را به فوتبال ایران باعث شده است.
ایپنا: آیا تا به حال به ایران آمده ای و مردم ایران چه شناختی داری؟
زندی: من یک بار وقتی 5 سال داشتم به ایران آمدم ولی چیز زیادی از ایران به خاطر ندارم.این را می دانم که ایرانی ها خانواده دوست هستند و مهمان نواز و در ضمن، اندکی تعارفی .
مادر من با اینکه آلمانی است ولی با ایرانی ها راحت تر ارتباط برقرار می کند و معتقد است که ایرانی ها خونگرم هستند، او بیشتر دوست دارد که در کنار فامیل پدری ام باشد. همین علاقه باعث شده که زبان فارسی را زود یاد بگیرد و الان خیلی خوب فارسی صحبت می کند.
ایپنا: بالاخره برای بازی با لائوس می آیی یا نه؟
زندی: شک نکنید! از اینکه از سوی برانکو به تیم ملی دعوت شده ام احساس غرور می کنم و برای آمدن به ایران لحظه شماری می کنم. متاسفم که به بازی قطر نرسیدم ولی از اینکه برای مسابقه با لائوس در کنار تیم ملی خواهم بود احساس خوشحالی و آرامش می کنم و از حالا به همه ایرانی ها قول می دهم اگر در مقابل لائوس در ترکیب ثابت تیم ملی باشم به این تیم گل می زنم و اولین گلم را به هم وطنانم تقدیم می کنم.
باور کند احساس عجیبی دارم از اینکه می خواهم دوباره به کشورم بیایم در پوست خودم نمی گنجم.
ایپنا: وقتی خبر پیروزی ایران بر قطر را شنیدی چه احساسی پیدا کردی؟
زندی:در طول بازی ایران و قطر دائما با پسر عمویم تماس می گرفتم و نتیجه بازی را می پرسیدم. خیلی خوشحال شدم که ایران در اولین قدم به پیروزی دلچسبی دست پیدا کرد.فکر می کنم همه ایران شاد شدند.این یک موضوع واضح و مسلم است.
ضمنا از این جا به علی دایی تبریک می گویم که توانست رکورد فرانتس پوشکاش را بشکند و در راس بهترین گلزنان جهان قرار بگیرد. از اینکه هموطنم بهترین گلزن تاریخ فوتبال جهان است افتخار می کنم.
ایپنا: چقدر از برانکو شناخت داری، آیا او قابلیت هدایت تیم ملی فوتبال ایران را دارد؟
زندی: برانکو مربی با شعوری است که از تحصیلات و تجربه بالایی برخوردار است. او کارنامه درخشانی دارد. با تیم ملی کرواسی در جام جهانی 98 فرانسه سوم شده و تیم ملی ایران را نیز در آسیا قهرمان کرده است. فکر می کنم این کارنامه قابل قبولی برای یک مربی باشد و جای بحثی در آن وجود ندارد.
متاسفانه روی بقیه مربیان تیم ملی شناخت چندانی ندارم. تیم ایران مسلما با برانکو روزهای روشن تری خواهد داشت .
ایپنا: راستی با ایرانی های شاغل در بوندسلیگا ارتباط داری؟
زندی: من همه بازیکنان ایرانی شاغل در بوندسلیگا را می شناسم و می دانم که بازیکنان بزرگی مثل هاشمیان و مهدوی کیا در تیم های بوخوم و هامبورگ عضویت دارند و حتی علی دایی، مهاجم نا آشنا و معروفی که قبلا در هرتابرلین و بایرن مونیخ توپ زده است.
زمانی که در فرایبورگ بودم مقابل دایی و مهدوی کیا بازی کردم. خیلی کوتاه با آنها برخورد داشتم ولی متاسفانه هیچ وقت نتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم . بازیکنان بوندسلیگا هر روز تمرین می کنند و روزهای آخر هفته مسابقه می دهند، دیگر هیچ وقتی برای انجام کارهای شخصی باقی نمی ماند.
امیدوارم وقتی که به ایران آمدم با همه بازیکنان تیم ملی از نزدیک آشنا شوم. سلام مرا به همه برسانید به امید دیدار تا روز مسابقه با لائوس .

گفت و گو: مهدی میرزاییان

کاظم اولیایی: ورزشگاه 40 میلیون یورویی استقلال درآینده نزدیک ساخ

کاظم اولیایی: ورزشگاه 40 میلیون یورویی استقلال درآینده نزدیک ساخته می شود
 

 

کاظم اولیایی معاون فرهنگی،اجتماعی باشگاه استقلال تهران درخصوص برنامه های کلان باشگاه اشاره کرد که یکی ازاین موارد ساخت ورزشگاه اختصاصی باشگاه استقلال بود که با همکاری بانک توسعه اسلامی ویک شرکت ترک احداث خواهد شد. مفاد این قرارداد درزمان حضوررجب طیب اردوغان نخست وزیرترکیه درتهران به امضاء طرفین رسید تا استقلال پس ازسالها صاحب ورزشگاه اختصاصی شود. گفتگو با معاون فرهنگی، اجتماعی باشگاه استقلال تهران می خوانید:

* بحث ساخت استادیوم اختصاصی برای باشگاه استقلال چگونه پیش آمد؟

استقلال درگذشته ازباشگاههای غنی کشوربوده ودولت وقت اجازه داده بود به سازمان برنامه وبودجه که یک ردیف اعتباری را برای باشگاه اختصاص دهد. اگرمراجعه کنید به برنامه های بودجه ای زمان قبل دو ردیف اعتباری وجود دارد. یکی ردیف اعتباری سازمان تربیت بدنی ویک ردیف اعتباری برای سازمان تاج حالا بعد ازانقلاب هواداران وعلاقمندان برای باشگاه باقی ماندند، اما کلیه تاسیسات وامکانات با مصوبه شورای انقلاب جذب دولتی شد. استدلال دوستان هم این بود که چون ازاعتبارات دولتی استفاده شده واین امکانات ساخته شده وحرف درستی هم بود واین مجموعه ها با اعتباردولتی ساخته شده بود. همانطورکه می دانید محل استقراردفترمرکزی ما اداره کل تربیت بدنی استان تهران هست. ضمن اینکه استادیومهای رسالت، خوراکیان وچند مجموعه دیگرهم متعلق به باشگاه بوده است. مدیریت باشگاه استقلال طی 15 سال گذشته به این فکربوده وهست که یک استادیوم وکمپی را برای باشگاه بسازد واین توسعه باشگاه درتهران وایران ازبرنامه های هیات مدیره بوده است. ما به دنبال جذب سرمایه بودیم. زمانی که دکترقریب به دعوت مسوولین باشگاه تاج اسپورت برای تغییرنام این باشگاه به استقلال ترکیه راهی ترکیه شد، آنجا این بحث مطرح وشرکتهای معتبری برای ساخت استادیوم استقلال پیشنهاد شدند که بعد ازبررسی های نهایی وطبق سابقه خوبی که شرکت اکش اغلاری داشت، این شرکت برای ساخت استادیوم اختصاصی استقلال انتخاب شد.

* گویا این کارشرکت ساخت وسازجاده وساختمان بوده تا ساخت مجموعه های ورزشی؟

چندین مجموعه مسکونی نظامی درترکیه ساختش به عهده شرکت آکش اغلاری بود. اما درترکیه مجموعه های مسکونی نظامیان حتما می باید با مجموعه ورزشی همراه باشد، لذا این شرکت درکنارساخت شهرکهای مسکونی مجموعه ورزشی نیزساخته ودر این زمینه تخصصی وتجربه دارند.

* روزچهارشنبه با حضورشما آقای وطنی نماینده تام الاختیارهیات مدیره باشگاه استقلال، حسن اکشی مدیرعالم شرکت اکشی وشرکایشان درهتل آزادی قرارداد فی مابین امضا شد، اما روزجمعه نیز دراین زمینه جلسه برگزاری شد که طیب اردغان نخست وزیر ترکیه وجمعی ازمسوولین ایران حضورداشتند، وقتی قرارداد امضا شده بود ضرورت این جلسه چه بود؟

قراردادی که ما درهتل ودرحضور خبرنگاران امضا کردیم بین باشگاه وشرکت اکشی بود ودرسربرگ باشگاه استقلال به امضا رسید، اما جلسه ای که روزجمعه وبا حضورطیب اردغان نخست وزیر ترکیه، علی عثمان اولوسویی رییس کمیته مشترک بازرگانی ایران - ترکیه ورییس اتاق صنایع ومعادن ترکیه به همراه آقایان دکترعارف معاون اول، خاموشی، وزیرراه و نمایندگانی ازباشگاه این قرارداد پروتکل دولت ایران وترکیه قرارگرفت.

* ساخت این مجموعه از چه زمانی آغازمی شود؟

صبح روزدوشنبه امروزهیات فنی این شرکت وارد ایران شده وتا پایان ساخت مجموعه درتهران مستقرمی شوند. دوروزبعد هیات بانکی- اقتصادی شرکت اکشی برای بررسی هزینه ها وبرآورد مقدارقطعی وام به تهران می آیند وانشاءالله بعد ازپشت سر گذاشتن این مراحل به زودی ساخت مجموعه استقلال آغازمی شود تا پرافتخارترین تیم ایران استادیومی درخورشان نام، افتخارات وطرفدرارانش داشته باشد.

* سقف وامی که برای ساخت مجموعه به شرکت اکشی داده می شود چقدر است؟

سقف تا چهل میلیون یورواست، اماهیات بانکی- اقتصادی که وارد تهران شد پیگیرماجرا می شود تا ببینیم ازاین مقدارچقدر به طورقطع به ما وام می دهند.

* اگربرای ساخت این استادیوم استقلال هیچ گونه کمک مالی نتواند به شرکت اکشی بدهد، آیا ساخت مجموعه باوقفه مواجه نمی شود؟

انشاءالله چنین مشکلی پیش نمی آید. طبق صحبتهایی که شده، اگرباشگاه استقلال پول وحتی گارانتی نداشته باشد بازکار ساخت تعطیل نمی شود. با تبادلات دیگرموضوع عدم کمک مالی جبران می شود. شکرخدا دراین موارد مسائل مشکلی نیست.

* شنیده می شود این پروژه تنها ساخت یک استادیوم نیست ودرواقع یک کمپ قراراست ساخته شود

بله، دراین مجموعه ورزشی بغیرازاستادیوم وسالنهای دیگرورزشی استخر، هتل، فروشگاههای زنجیره ای استقلال نیزدرنظر گرفته شده است.