زمانیکه سازمان ورزش اراده کرد استقلال راکه درکورس قهرمانی لیگ برترقرارداشت تحت پوشش وزارت رفاه درآورد بسیاری ازفوتبالدوستان وهواداران ازاینکارشگفت زده شدندکه چه ضرورتی داشت زمان آغاز این پروژه درمقطع حساسی باشد که استقلالی که درکورس قهرمانی است چگونه بدون تاءثیرگرفتن ازتغییرات مدیریتی وبدون تنش و حاشیه های رایج گامهای استوار خودرابرای قهرمانی بردارد؟!…
ما بااین قضیه خوش بینانه برخوردمیکنیم وفرض می گیریم که این پروژه براساس یک کارکارشناسی شده و قابل توجیه وخیرخواهی برای استقلال انجام گرفته است ولی بهیچوجه نمیتوان زمان شروع آن راتوجیه کرد زیرا درفاصله زمانی آغازاین پروژه تا کنون وزارت رفاه چه گلی به سراستقلال زده است که هواداران ازآن بی خبرند؟!… جزاینکه حتی این پروژه باعث شدکه تغییرات کلان مدیریتی هم درباشگاه انجام گردد و اگر نبود دلسوزی برخی ازدلسوزان استقلال… و مدیریت قریب درغیاب اولیائی درباشگاه مستقرنگردیده بود واگرکادرفنی وهواداران هشیارنبودند مشخص نبودکه دستاوردهای کادرفنی و بازیکنان و مدیران و … چگونه برباد میرفت وامسال هم هواداران باید تاوان بحرانی را پس میدادند که مسبب آن دیگران بوده اند…!
درواقع سئوال بسیاری ازهواداران این بودکه مثلا این چندماه برای تغییرات و روندبهبودی استقلال چه توفیری داشته است؟!… اکنون که چشم برهم گذاشته ایم فصل به اتمام رسیده است و میشدزمان آغاز این پروژه را زمان حال انتخاب کرد وکارراآغازکرد…
البته خداراشاکریم که هیئت مدیره جدید استقلال و نماینده وزارت رفاه حساسیتهای قضیه را درک کردندواجازه ندادندکه استقلال بغیرازهمان تغییرمدیریت اجباری لطمات دیگری راتحمل کند هرچندکه برخی ازرسانه ها درکوران لیگ برتروخیزش استقلال برای قهرمانی اخباری مبنی برمذاکره برخی آقایان با سرمربیان خارجی را منتشرمیکردند!… شایدمنظوراین بودکه کادرفنی جوان و باانگیزه استقلال باانگیزه مضاعفی برای قهرمانی گام بردارد!… اخباری که موردتکذیب هم قرارنگرفت…
بهرحال گذشته هاگذشت و الحمدلله بخیرهم گذشت!… حال رادریابیم… استقلال قهرمان شد و هواداران حماسه ای خلق کردندکه درتاریخ باشگاهی فوتبال مابیسابقه بود… کادرفنی استقلال برهبری امیرقلعه نویی توانست پس از۳ سال قرارداشتن درکورس قهرمانی ، مزد تلاش وزحمات ودانش فنی خودرابگیرد و قهرمانی باارزشی رابرای پرافتخارترین باشگاه ایران درآسیا به ارمغان آورد که افتخاری مضاعف بود… این باراستقلال برخلاف تیمهای قهرمان دوره های قبل فقط درجبهه داخل میدان پیروزنشد بلکه درجبهه ای دیگرهم بوسعت سرزمین ایران که رقیب باجنگ روانی برایش تدارک دیده بود ، پشت رقیب رابه خاک مالید و جنگ خارج ازمیدان راهم برنده شد!… عنایتی هم توانست باکسب عنوان آقای گلی حتی رکوردتاریخی فرشادپیوس رابشکند وافتخارتازه ای برای خودواستقلال خلق کند و … ولی ازفردای آن روزاجازه ندادند که آب خوش ازگلوی هواداران پایین برود!… مصاحبه های پی درپی وبعضا متناقض بایکدیگر ، تصمیم گیریهایی ازقبیل کنارکشیدن استقلال ازجام حذفی بدون مشورت باکادرفنی ُ و … مجموعه اینها کافی بودکه مجموعه مدیریت زحمتکش استقلال و کادرفنی وهواداران ازاین برخوردهای دولت مآبانه آقایان! ، دل چرکین گردند وبه آستانه بحران برسند… و مهمترازهمه سرنوشت مبهمی است که آقایان برای تیم قهرمان رقم زده اند… تیمی که سالیان سال است هواداران برای سرافرازی آن خون دل خورده اند… تیمی که بایددرفصل نقل و انتقالات ، خودرابرای لیگ برترآینده وجام باشگاههای آسیا تجهیزنماید و … واکنون هیچ! …
واقعا تاچه زمانی هواداران استقلال باید چوب عدم انسجام هیئت مدیره و یاعدم هماهنگی آنها با مجموعه مدیریتی استقلال رابخورند؟!… تاچه زمانی هواداران باید هرروزه شاهد اخبارماءیوس کننده رسانه ها باشند؟!… بقول معروف اغلب این رسانه های ما بدون سازوآوازهم میرقصند چه رسدبه اینکه برای آنها ساز و موسیقی ولوازم رقص وطرب ( درواقع سوژه ) فراهم نماییم!… تاقبل ازاینکه استقلال تحت پوشش وزارت رفاه قرارگیرد شاهداین آنارشیسم مدیریتی نبودیم!… خدای راباتمام وجودشاکریم که حرکت استقلال بگونه ای بودکه اینها نمیتوانند ذره ای منت به گردن استقلال و هواداران بابت قهرمانی بگذارند زیراخودشان هم میدانند که این موفقیت حاصل کارهای قبلی بوده است… این هاهنوزنتوانسته اند یک سخنگو برای پرافتخارترین باشگاه ایران درآسیا انتخاب کنند!… هرروزه باید شاهد این باشیم که یک عضوهیئت مدیره و یامسئولی ازباشگاه استقلال درباره موضوعی اظهارنظرنماید و فردایش فردی دیگرازهمین مجموعه برخلاف آن سخن گوید!…چگونه است که اینهانمیتوانند یک سخنگوی رسمی برای مجموعه تحت پوشش خودانتخاب نمایند؟!…اگر یک سخنگوانتخاب شود رسانه هاوهواداران اطمینان میکنند که صحبتهای ایشان نظرواقعی مجموعه استقلال است و وضعیت ازاین حالت هرج و مرج خارج میگردد…
آیااینهانمیدانند که این اظهارات پراکنده و متناقض و یا تصمیم گیریهای غیرتخصصی و کارشناسی نشده و یامشورت نشده باکادرفنی ( همچون کنارکشیدن ازجام حذفی ) باعث خساراتی میشود که شایدجبران ناپذیرباشد؟!… ایجادسوءتفاهم میان مسئولان باشگاه و کادرفنی و هواداران وغیره… حداقل پیامدهای زیانباری است که بخاطر این اظهارات پراکنده و متناقض بوجودمیآید و حتی خودشان هم سردرگم میشوند…!
جالب این است که اکثر این افراد جزو افراد باسابقه عرصه مدیریت و سیاست کشورند ولی هنوز نتوانسته اند الفبای یک کارجمعی را که انتخاب یک سخنگوی رسمی است رعایت نمایند…!!!
بهرحال قهرمانی استقلال و خلق حماسه عظیم اول اردیبهشت و … بویژه حضوردرمجموعه مدیریت کلان باشگاهی همچون استقلال بامیلیونها هوادارعاشق میتواند برای برخی ازافراد چنان جذاب باشدکه بجای انجام کارمثبت ، ازصبح تاشام انگیزه ای جزمصاحبه و مطرح شدن نداشته باشند!… البته هرفردی عشق موضوعی رادارد وبرخی هم ( عشق مصاحبه) هستند!…. درحالیکه مشاهده میکنیم که امیرقلعه نویی و کادرفنی و مدیریت ۳ ساله باشگاه واکثریت بازیکنان استقلال که ۳ سال متوالی تلاش کرده و بانیان اصلی این قهرمانی وافتخارآفرینی بوده اند جزدرمواقع ضرورت سخنی نگفته اند و هواداران هم که سرمایه اصلی باشگاه هستند نه حق تصمیم گیری دارند و نه اظهارنظر و … آنها فقط و فقط باید حماسه بیافرینند تا مدیران عرصه سیاست ( که دوست دارنددرورزش هم حضورداشته باشند) ازاین حماسه ها بهره مندگردند! نکته تاءسف باراین است که این مصاحبه های زنجیره ای علاوه بربرطرف نکردن ابهامات ، باعث بوجود آمدن ابهامات و معضلات دیگری هم شده است که میتواند باسوءمدیریت آقایان به بحران تبدیل گردد…
نمونه آن اظهارات نماینده وزارت رفاه (آقای صالحی) بوده است آنجاکه ایشان اظهارنظر فرمودند که استعفای قلعه نویی یک اتفاق کوچک است!… شاید ازنظرایشان یک اتفاق بزرگ صرفا استعفای خودایشان است وبس…!!!… شایدهم حتما بایداستقلال دریک بحران خودساخته فرورفته وبازیکنان موءثرو کادرفنی و مجموعه مدیریتی خودرا ازدست بدهد تاشاهداتفاق بزرگتری باشیم… اتفاقی که میتواند منجربه فروپاشی تیم قهرمانی گردد که توانایی این مهم رادارد که با پتانسیل موجود و ازحالا قهرمانی آسیارانشانه رود…
استقلال باید کمترین تغییرات در کادر فنی و بازیکنان بده و گرنه به هیج جا نمیرسه
امیر خان باید بمونه
حالا هر خری اگه مشکل داره با امیر بره
چون فقط امیر که استقلال رو امیر و سرور ایران کرده